مدل Stock to Flow چیست؟
به زبان ساده، مدل Stock to Flow (SF یا S2F) راهی برای اندازه گیری فراوانی یک منبع خاص است. نسبت سهام به جریان مقدار ذخایر ذخیره شده تقسیم بر مقدار تولید سالانه آن است. مدل سهام به جریان عموماً برای منابع طبیعی اعمال می شود. به عنوان مثال طلا، در حالی که تخمین ها ممکن است متفاوت باشد، شورای جهانی طلا تخمین می زند که تاکنون حدود 190.000 تن طلا استخراج شده است. این مقدار (یعنی کل عرضه) همان چیزی است که میتوانیم آن را سهام بدانیم. در همین حال، سالانه حدود 2500 تا 3200 تن طلا استخراج می شود. این مقدار همان چیزی است که می توانیم به عنوان جریان بدانیم.
ما می توانیم نسبت سهام به جریان را با استفاده از این دو معیار محاسبه کنیم. اما در واقع به چه معناست؟ اساساً نشان می دهد که هر سال چه مقدار عرضه برای یک منبع معین نسبت به کل عرضه وارد بازار می شود. هر چه نسبت سهام به جریان بیشتر باشد، عرضه جدید کمتری نسبت به کل عرضه وارد بازار می شود. به این ترتیب، دارایی با نسبت سهام به جریان بالاتر، در تئوری باید ارزش خود را در بلندمدت به خوبی حفظ کند.
در مقابل، کالاهای مصرفی و کالاهای صنعتی معمولاً نسبت سهام به جریان پایینی دارند. چرا اینطور است؟ از آنجایی که ارزش آنها معمولاً از تخریب یا مصرف آنها ناشی می شود، موجودی ها (سهام) معمولاً فقط برای پوشش تقاضا وجود دارد. این منابع لزوماً ارزش بالایی به عنوان دارایی ندارند، بنابراین تمایل دارند به عنوان دارایی سرمایه گذاری ضعیف عمل کنند. در برخی موارد استثنایی، اگر پیشبینی کمبود در آینده وجود داشته باشد، ممکن است قیمت به سرعت افزایش یابد، اما در غیر این صورت، تولید مطابق با تقاضا است.
توجه به این نکته مهم است که کمبود به تنهایی لزوماً به معنای ارزشمند بودن یک منبع نیست. به عنوان مثال، طلا آنقدرها هم کمیاب نیست، بالاخره 190.000 تن موجود است! نسبت سهام به جریان نشان میدهد که این نسبت ارزشمند است زیرا تولید سالانه در مقایسه با موجودی موجود نسبتاً کوچک و ثابت است.
نسبت سهام به جریان طلا چقدر است؟
از نظر تاریخی، طلا بالاترین نسبت ذخیره به جریان را از فلزات گرانبها داشته است. به مثال قبلی خود برمی گردیم، بیایید کل عرضه 190.000 تن را بر 3200 تقسیم کنیم و نسبت سهام به جریان ~ 59 را بدست آوریم. این به ما می گوید که با نرخ فعلی تولید، حدود 59 سال طول می کشد تا 190.000 تن طلا استخراج شود. با این حال، ارزش این را دارد که در نظر داشته باشید که تخمینها برای مقدار طلای جدید استخراج شده در هر سال دقیقاً همین است. اگر تولید سالانه (جریان) را به 3500 افزایش دهیم، نسبت سهام به جریان به 54 ~ کاهش می یابد .
در حالی که در حال انجام آن هستیم، چرا ارزش کل طلای استخراج شده را محاسبه نکنیم؟ این را از جهاتی می توان با ارزش بازار ارزهای دیجیتال مقایسه کرد. اگر قیمتی در حدود 1500 دلار برای هر اونس طلا در نظر بگیریم، ارزش کل طلا به حدود 9 تریلیون دلار می رسد. این خیلی زیاد به نظر می رسد، اما در واقع، اگر همه آن را در یک مکعب ترکیب کنید، می توانید آن مکعب را در یک استادیوم فوتبال قرار دهید!
در مقایسه، بالاترین ارزش کل شبکه بیت کوین در اواخر سال 2017 حدود 300 میلیارد دلار بود و در زمان نگارش این مقاله حدود 120 میلیارد دلار در نوسان است.
سهام به جریان و بیت کوین
اگر بدانید بیت کوین چگونه کار می کند، درک اینکه چرا استفاده از مدل Stock to Flow در آن ممکن است منطقی باشد، برای شما دشوار نخواهد بود. این مدل اساساً بیت کوین را با کالاهای کمیاب، مانند طلا یا نقره، مقایسه می کند. طلا و نقره را اغلب ذخیره منابع ارزشی می نامند. آنها، در تئوری، باید ارزش خود را در دراز مدت به دلیل کمبود نسبی و جریان کم خود حفظ کنند. علاوه بر این، افزایش قابل توجه عرضه آنها در مدت زمان کوتاه بسیار دشوار است.
به گفته طرفداران مدل Stock to Flow، بیت کوین منبع مشابهی است. تولید آن کمیاب و پرهزینه است و حداکثر عرضه آن 21 میلیون سکه است. همچنین صدور عرضه بیت کوین در سطح پروتکل تعریف شده است که جریان را کاملا قابل پیش بینی می کند. همچنین ممکن است در مورد نصف شدن بیت کوین شنیده باشید ، که در آن مقدار عرضه جدید وارد شده به سیستم هر 210000 بلاک (تقریباً چهار سال) به نصف کاهش می یابد.

کل عرضه بیت کوین استخراج شده (%) و یارانه بلوکی (BTC).
به گفته طرفداران این مدل، ترکیب این ویژگی ها یک منبع دیجیتال کمیاب با ویژگی های عمیقا قانع کننده برای حفظ ارزش در دراز مدت ایجاد می کند. علاوه بر این، آنها فرض می کنند که از نظر آماری رابطه معنی داری بین سهام به جریان و ارزش بازار وجود دارد. طبق پیشبینیهای این مدل، قیمت بیتکوین به دلیل کاهش مداوم نسبت سهام به جریان، در طول زمان باید افزایش قابل توجهی داشته باشد. از جمله، استفاده از مدل Stock to Flow برای بیت کوین اغلب به PlanB و مقاله او مدل سازی ارزش بیت کوین با کمبود نسبت داده می شود.
نسبت سهام به جریان بیت کوین چقدر است؟
عرضه فعلی بیت کوین در گردش تقریباً 18 میلیون بیت کوین است، در حالی که عرضه جدید تقریباً 0.7 میلیون بیت کوین در سال است. در زمان نگارش این مقاله، نسبت سهام به جریان بیت کوین در حدود 25 است. پس از نصف شدن بعدی در ماه مه 2020، این نسبت به پایین 50s افزایش خواهد یافت.
در تصویر زیر رابطه تاریخی میانگین متحرک 365 روزه سهام به جریان بیت کوین را با قیمت آن مشاهده می کنید. ما همچنین تاریخ هاوینگ بیت کوین را با کد رنگی خط قیمت بیت کوین نشان داده ایم.

مدل سهام به جریان برای بیت کوین. منبع: LookIntoBitcoin.com
محدودیت های مدل سهام به جریان
در حالی که Stock to Flow یک مدل جالب برای اندازهگیری کمیابی است، اما تمام بخشهای تصویر را در نظر نمیگیرد. مدل ها فقط به اندازه مفروضات آنها قوی هستند. برای یک چیز، Stock to Flow بر این فرض تکیه می کند که کمبود، همانطور که توسط مدل اندازه گیری می شود، باید ارزش را هدایت کند. به گفته منتقدان Stock to Flow، اگر بیت کوین ویژگی های مفید دیگری به جز کمبود عرضه نداشته باشد، این مدل شکست می خورد.
کمبود، جریان قابل پیشبینی و نقدینگی جهانی طلا، آن را در مقایسه با ارزهای فیات که مستعد کاهش ارزش هستند، به ذخیرهای از ارزش نسبتاً پایدار تبدیل کرده است.
بر اساس این مدل، نوسانات بیت کوین نیز باید در طول زمان کاهش یابد. این توسط داده های تاریخی Coinmetrics تأیید شده است.

میانگین متحرک 200 روزه نوسانات 180 روزه بیت کوین. منبع: Coinmetrics.io
ارزیابی یک دارایی مستلزم در نظر گرفتن نوسانات آن است. اگر نوسان تا حدی قابل پیش بینی باشد، مدل ارزش گذاری ممکن است قابل اعتمادتر باشد. با این حال، بیت کوین به دلیل تغییرات قیمتی زیاد خود بدنام است.
در حالی که نوسانات ممکن است در سطح کلان در حال کاهش باشد، بیت کوین از همان ابتدا در بازار آزاد قیمت گذاری شده است. این بدان معناست که قیمت بیشتر در بازار آزاد توسط کاربران، معاملهگران و دلالان تنظیم میشود. این را با نقدینگی نسبتا کم ترکیب کنید ، و بیت کوین احتمالاً بیشتر از سایر دارایی ها در معرض نوسانات ناگهانی قرار می گیرد. بنابراین مدل ممکن است نتواند این را نیز توضیح دهد.
سایر عوامل خارجی مانند رویدادهای اقتصادی قو سیاه نیز می تواند این مدل را تضعیف کند. اگرچه شایان ذکر است که این امر اساساً برای هر مدلی که سعی میکند قیمت یک دارایی را بر اساس دادههای تاریخی پیشبینی کند، صدق میکند. یک رویداد قو سیاه، طبق تعریف، یک عنصر غافلگیرکننده دارد. داده های تاریخی نمی توانند رویدادهای ناشناخته را توضیح دهند.
کلام پایانی
مدل Stock to Flow رابطه بین موجودی موجود در حال حاضر یک منبع و نرخ تولید آن را اندازه گیری می کند. این معمولاً برای فلزات گرانبها و سایر کالاها اعمال می شود، اما برخی استدلال می کنند که ممکن است برای بیت کوین نیز قابل اجرا باشد.
از این نظر، بیت کوین ممکن است به عنوان یک منبع دیجیتال کمیاب در نظر گرفته شود. طبق این روش تحلیل، گزاره های منحصر به فرد بیت کوین باید آن را به دارایی تبدیل کند که ارزش خود را در بلندمدت حفظ کند.
با این حال، هر مدلی به اندازه مفروضاتش قوی است و ممکن است نتواند تمام جنبه های ارزش گذاری بیت کوین را در نظر بگیرد. علاوه بر این، در زمان نگارش این مقاله، بیت کوین تنها کمی بیش از ده سال است که وجود داشته است. برخی ممکن است استدلال کنند که مدلهای ارزشگذاری بلندمدت مانند Stock to Flow به مجموعه دادههای بزرگتری برای دقت قابل اعتمادتر نیاز دارند.